سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : یاد دهید و آسان گیرید و سخت مگیرید [ابن عباس]
 
دوشنبه 94 اردیبهشت 7 , ساعت 3:22 عصر

بنام خدا و برای خدا

از سالهای شروع مبارزه امام خمینی با حکومت شاهنشاهی، آقای هاشمی رفسنجانی معمولاً دیدگاهای سیاسی پر رمز و رازی داشته و دارد و عملکرد او با اما و اگرهای فراوانی همراه بوده است، گاهی آنقدر تند و افراطی عمل کرده، که حتی با توصیه امام خمینی هم حاضر به قطع کمکهای مادی و معنوی به سازمان تروریستی مجاهدین خلق نمی شود و زمانی هم آنقدر لیبرال می شود و می گوید؛ اگر شاه به قانون اساسی عمل می کرد نیازی به انقلاب اسلامی نبود.

اما هاشمی رفسنجانی پس از شکستهای متعدد در انتخابات مجلس ششم و سپس ریاست جمهوری نهم و عدم احراز صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 (یازدهم) و آخرین شکست ایشان هم ناکامی در تصاحب ریاست خبرگان رهبر در پایان سال 93 می باشد، و لذا؛ شکستهای زنجیره ای هاشمی رفسنجانی، از ایشان عنصری فاقد وجاهت و محبوبیت در جامعه به نمایش گذاشت و وقتی خود را در بین آحاد مردم فاقد جایگاه دید به هر ریسمانی چنگ انداخت و هر چقدر هم بیشتر  تلاش می کرد، از چشم دوستداران نظام اسلامی هم بیشتر می افتاد و لذا با اقدامات سنجیده و نسنجیده خود، هزینه های سنگینی را به اسلام، انقلاب، امام و کشور تحمیل نمود.

به چند نمونه از عمل کرد آقای هاشمی رفسنجانی که موجب آسیب جدی به نظام اسلامی گردیده توجه نمائید:

وقتی همسر آقای هاشمی رفسنجانی خاطرات ترور شوهر خود را بازگو می کند، شنونده و خواننده مطلب هیچ نشانه ی دقیقی از مختصات یک ترور برنامه ریزی شده در آن نمی بیند و بیشتر به یک دعوای خانوادگی شباهت دارد تا ترور! زیرا سابقه ندارد که دو نفر تروریست جهت از پای درآوردن ایشان به درون منزلش بروند و محافظ هم جلوی آنان را نگیرد و آنها هم با داشتن اسلحه، شروع به کشتی گرفتن نمایند! امروز هر تروریستی که بخواهد فرد مورد نظر خود را ترور نماید به حساسترین مرکز بدن که همان مغز است شلیک می کند!

وقتی خاطرات مرحوم حضرت آیت الله محمدی گیلانی را در خصوص طرح قائم مقامی منتظری مرور می کنیم، علی رغم سفارش امام به هاشمی مبنی بر عدم معرفی منتظری در جلسه فردای خبرگان، هاشمی به امام می گوید؛ که ما قول داده ایم و نمی توانیم ایشان را معرفی نکنیم و فردا منتظری در مجلس خبرگان به عنوان قائم مقام رهبری و بر خلاف نظر امام، توسط رفسنجانی معرفی و انتخاب می شود!

آقای هاشمی رفسنجانی در سال 65 زمینه ورود یک هیئت بلند پایه آمریکائی(واتر گیت) را به صورت غیر قانونی و بدون هماهنگی با امام فراهم نمود و وقتی خود نتوانست به ملاقات آنها برود، آقای حسن روحانی را که در آن مقطع نماینده مجلس بود به دیدار آن هیئت فرستاد! و حاصل این اقدام نابخردانه، افشاء عملیات کربلای چهار ازسوی آمریکائیها، که منجر به شهادت جمع زیادی از بسیجیان و سپاهیان در این عملیات ناموفق گردید!

نقش برجسته آقای هاشمی رفسنجانی در زمینه سازی پذیرش قطعنامه 598 و نوشاندن جام زهر به حضرت امام خمینی بسیار برجسته بوده و اینکه آقای رفسنجانی در همایش بانوی انقلاب در تاریخ 23/1/94 می گوید: «امام به این نتیجه رسید که باید تا قبل از خودشان جنگ را تمام کنند. البته گفتند جام زهر را نوشیدم. اما دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند که جام زهر برای من شیرین شد»! به یقین می توان ادعا کرد که این خاطره جناب رفسنجانی، با توجه به سکوت مطلقی که امام بعد از پذیرش قطعنامه و تا زمان رحلت شان داشتند، دروغی بیش نخواهد بود!

یکی از اقداماتی که ریل انقلاب اسلامی را به سمت جریان اشرفیت و مدیران بی تعهد و غیرانقلابی تغییر داد، نقش دولت و تفکرات آقای رفسنجانی بود و اگر امروز پرونده قضائی فرزند متخلفش سالهاست در پیچ و خم های قوه قضائیه معطل مانده است، حاصل شکل گیری همین تفکر و نگرش است و این جریان مدیریت بی تعهد، آنقدر به انقلاب و اهداف عالیه آن خسارت وارد نموده که از حوصله کاربران عزیز خارج است!

اعزام مدیران لابالی حهت تحصیل به انگلستان و کانادا با سازماندهی مرد مرموز و هزار چهره ای مثل موسوی خوئینی ها از طریق مرکز استراتژیک ریاست حمهوری آقای رفسنجانی است که پس از بازگشت آنان به کشور شبکه مدیریت اپوزیسیون در مجلس و وزارتخانه های دولتی شکل گرفت که برون داد آن فتنه سال 78 و تحصن و اعتصاب نمایندگان مجلس ششم و نامه اهانت آمیز آنان به رهبری نظام اسلامی بود و نقش آقای رفسنجانی در همه این خیانتها، قابل توجه و چشمگیر است!

موضوعی که اکثر گویندگان و نویسندگان با سرعت از کنار آن می گذرند، نقش و مدیریت آقای رفسنجانی در فتنه سال 88 می باشد. اگر نامه بدون سلام ایشان را یک بار دیگر مورد مطالعه قرار دهیم درخواهیم یافت که آقای هاشمی رفسنجانی می دانست که با نوشتن این نامه ی اهانت آمیز، یا جریان به نفع ایشان تغییر خواهد کرد و یا هاشمی برای همیشه از معادلات سیاسی کشور حذف می گردد و لذا می شود گفت؛ که کبریت آتش فتنه سال 88 توسط آقای رفسنجانی بر بنزینی که فرزندان ایشان با همکاری موسوی و کروبی و جریان ضد انقلاب از قبل آماده کرده بودند زده شد و یک باره همانطور که در نامه خود به رهبری وعده داده بود، آتش و دود فتنه جریان اشرافیت تهران را فرا گرفت!

علی رغم اینکه عده ای از طرفداران آقای رفسنجانی تلاش می کنند تا خدمات او را بزرگ و برجسته نشان دهند اما این تفکر منشاء درستی ندارد، زیرا اقدامات تضعیف کننده نظام اسلامی از سوی آقای هاشمی آنقدر زیاد است که در چند مقاله و جند کتاب نمی گنجد!

والسلام

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ